بخش پنجم يادداشت تحريفات در واقعه تاريخی عاشورا
يادداشت تحريفات در واقعه تاريخی عاشورا
تحريف از ماده حرف است و به معنی منحرف كردن و كج كردن يك چيز
از مسير و مجرای اصلی است .
تحريف بر دو نوع است : لفظی و قالبی و پيكری ، ديگر معنوی و روحی ،
همچنانكه صنعت مغالطه نيز بر دو قسم است : لفظی و معنوی .
تحريف و مغالطه سابقه تاريخی دارد . قرآن كريم از تحريف كتب آسمانی
گذشته سخن میگويد كه در ورقههای " تحريف كلمه " يادداشت كرديم ( 1 )
.
تحريف همانطور كه از نظر نوع بر دو قسم است : لفظی و معنوی ، از نظر
عامل يعنی محرف نيز بر دو قسم است : يا از طرف دوستان است يا از طرف
دشمنان . به عبارت ديگر يا منشاش جهالت دوستان است و يا عداوت
دشمنان . همچنانكه از نظر موضوع يعنی محرف فيه نيز بر چند قسم است : يا
در يك امر فردی و بی اهميت است مانند يك نامه خصوصی ، و يا در يك
اثر با ارزش
ادبی است و يا در يك سند تاريخی اجتماعی است مثل جعل كتابسوزی
اسكندريه ، و يا در يك سند اخلاقی و تربيتی و اجتماعی است .
2 - مرحوم آيتی در سخنرانی پنجم " بررسی تاريخ عاشورا " میگويد
اسارت اهل بيت عامل بزرگی بود برای اينكه حقيقت وقايع عاشورا به مردم
گفته شود و حقيقت قلب نشود .
در سخنرانی ششم صفحه 151 میگويد : " بايد توجه داشت كه تاريخ نهضت
اباعبدالله الحسين عليه السلام نسبت به بسياری از فصول تاريخ از تحريف
مصون و محفوظ مانده است " . و مخصوصا فجيع بودن اين فصل تاريخ از نظر
كسانی كه قضيه را از جنبه فجيع بودن آن مطالعه كردهاند ، و عظيم بودن آن
و قابل تكريم و احترام بودن آن از نظر كسانی كه اين قضيه را از آن جهت
مورد مطالعه قرار دادهاند خود سبب شده است كه اهتمام عظيمی به ثبت
جزئيات واقعه بشود . پس جزئيات واقعه بازگوئی شده است و ثبت شده
است . از اين جهت امثال طبری ، ابن واضح ( يعقوبی ) ، شيخ مفيد ،
ابوالفرج اصفهانی ، كه در قرون دوم و سوم و چهارم میزيستهاند ، جزئيات
وقايع را با نقل از روات موثق نقل كردهاند .
مرحوم آيتی اصرار دارد ( ص 168 ) كه اهتمام زنان اهل بيت به خطبه و
خطابه در فرصتهای مختلف ، با بودن امام علی بن الحسين ، همه برای اين
بوده كه مانع تحريف حادثه كربلا بشوند ( چه تحريف لفظی و چه تحريف
معنوی ) و خواستند نگذاريد اين حادثه قلب و تحريف بشود . متن آنچه واقع
شده بود ، به صورت
خطبه و خطابه بيان كردند و هدف امام را هم تشريح كردند .
3 - مرحوم آيتی در آغاز سخنرانی 9 ( ص 175 ) ضمن اشاره به ارزش خطب
و سخنان اهل بيت میگويد : " امروز میتوان واقعه كربلا را از روی خطبههای
امام و اهل بيت كه در مكه و بين راه حجاز و عراق و كربلا و كوفه و شام و
مدينه ايراد كردهاند و از روی سخنانی كه در پاسخ پرسشهای اين و آن
گفتهاند و از روی رجزهايی كه خود امام و اصحاب او روز عاشورا در مقابل
دشمن خواندهاند و در ماخذ معتبر ثبت و ضبط شده است ، و از روی نامههايی
كه ميان امام و مردم كوفه و بصره رد و بدل شده و نامهای كه يزيد به ابن
زياد نوشته و نامههای عمر بن سعد به ابن زياد و نامه ابن زياد به حاكم
مدينه كه همهاش در تواريخ معتبر مضبوط است و به دست آيندگان هم خواهد
رسيد و هميشه محفوظ خواهد ماند ، از روی اين مدارك میتوان واقعه عاشورا
را با تمام جزئيات كه روی داده است شرح و توصيف كرد و هيچ نيازی به
مدرك و مأخذ ديگری نيست " .
4 - از جمله تحريفات دشمن اينست كه در ابلاغی كه يزيد برای ابن زياد
صادر میكند مینويسد : " دوستان ( جاسوسان ) من اطلاع دادهاند كه مسلم پسر
عقيل به كوفه آمده تا در ميان مسلمانان ايجاد اختلاف كند " .
ايضا ابن زياد به خود مسلم پس از گرفتاری مسلم گفت : " پسر عقيل !
مردم اين شهر آسوده خاطر بودند ، تو آمدی و ميان آنها تفرقه افكندی و
مردم را به جان يكديگر انداختی
اما مسلم در جواب ابن زياد گفت : " چنين نيست ، بلكه من خود به اين
شهر نيامدم كه مردم را پراكنده سازم ، مردم اين شهر به ما نامهها نوشتند
و در آن نامهها يادآور شدند كه پدرت " زياد " نيكان آنها را كشت و
خونشان را ريخت و چون بيدادگران و زورگويان دنيا با آنها رفتار كرد . ما
آمديم تا عدالت را برقرار سازيم و مردم را به حكم قرآن مجيد دعوت كنيم
" .
به هر حال اين تحريف نگرفت و مورخی در جهان پيدا نشد كه آنچنان
قضاوت كند . تنها قاضی ابن العربی اندلسی بود كه گفت : . . .
5 - اما تحريفاتی كه لفظا يا معنی در حادثه عاشورا شده است